واژه پول های کثیف بیشتر از سوی مقامات سیاسی کشور مورد استفاده قرار می گیرد .
شاید اگر بخواهیم یک تعریف کلی از این واژه ارائه نمائیم باید بگوئیم هر نوع پول با منبع نامعلوم و یا نادرست از لحاظ شرعی و قانونی را پول کثیف می گویند،گر چه برخی از افراد از واژه هایی چون پول سیاه ،پول خاکستری ،پول خون و پول سفید در موارد مختلف استفاده کرده اند. مثلاً درباره پول سیاه می گویند پولی که ناشی از درامد حاصله از جرائم سنگین مانند قاچاق مواد مخدر ،اسلحه و انسان بدست می آید یا درباره ی پول خاکستری می گویند درآمدهایی که از راه جرائم نسبتاً سنگین مانند احتکار و گران فروشی کسب می شود در تعریف پول خون هم می گویند در آمدهایی که از راه قتل و خونریزی مانند قاچاق اعضای بدن انسان بدست می آید در واقع همه اینها پول های کثیف هستند که البته منابع کسب آن ها فقط موارد فوق الذکر نمی باشد. به عنوان مثال پول هایی که از راه رشوه و رانت خواری به هر شکلی بدست می آید نیز از جمله پول های کثیف می باشند. در مقابل به درآمد هایی که از راه قانون بدست می آید مانند حقوقی که کارمندان دریافت می کنند به آن ها پول سفید گفته می شود، نکته ای که تذکر آن ضروری به نظر می رسد این است که، ممکن است فرد سرمایه دار یا پولداری، پول خود را از راه درست بدست آورده باشد ولی در بخش نادرست مصرف کند. به اصل این پول ،کثیف گفته نمی شود اما موارد مصرفش ناصواب و نادرست است .
در برخی از کشورهای مانند آلمان سه ویژگی را برای پول های کثیف ذکر کرده اند که متأسفانه در کشور ما برای بعضی از این شرایط حساسیت چندانی قائل نمی شوند که آن ها عبارتند از :
۱٫اگر پولی یا درآمدی مالیات آن پرداخت نشده باشد ،پول سیاه نامیده می شود حتی آن بخش از مال که از لحاظ مالیات معاف هم هست باید سیستم مالیات اظهار و صفر مالیاتی برای آن لحاظ شود .
۲٫پولی که در دفاتر حسابداری به ثبت نرسیده باشد نیز، پول سیاه نامیده می شود .
۳٫سومین شرط برای تمیز بودن پول ،شفاف بودن منشاء در آمد آن است .تا معلوم باشد که از راه غیر قانونی بدست نیامده است .اگر غیر از این باشد این پول و درآمد مشکوک است و اصطلاحاً می گویند «چمدانی» محل شده و از راه هایی نظیر رشوه و قاچاق به دست آمده است .
در آلمان بانک ها به صاحب حساب تا سقف مجازی پول نقد می دهند .مابقی را باید از طریق ابزارهای دیگری مانند حواله و سایر اسناد رسمی بهره برد،تا مسیر پول قابل ردیابی و شفاف باشد .
اگر صاحبان در آمد قاچاق به هر طریقی بتوانند پول خود را وارد بانک کنند ،پول سیاه به پول تمیز تبدیل شده که این عملیات را پولشویی می گویند که در تمام دنیا جرم محسوب می شود.
بانک ها علاوه بر پرداخت، از دریافت مبالغ کلان به صورت نقد هم خود داری می کنند تا از نقل و انتقال پول سیاه جلو گیری کنند.
متاسفانه در ایران عدم شفافیت لازم در اقتصاد، زمینه را برای کسب پول های کثیف فراهم می کند که البته این نکته فقط محدود به عدم ثبت در آمد و یا نحوه فعالیت های بانکی نیست. مثلا شامل بسیاری از معاملات خرد و کلانی می شود که بدون جابجایی سندی، مانند فروش وکالتی برای خرید های گران قیمت و نظایر آن انجام می شود و یا استفاده از رانت برای دریافت ارز با نرخ های ترجیحی ،وام های با بهره های بسیار کم بدون توجه به نرخ تورم، واگذاری زمین توسط منابع طبیعی به مدعیان سرمایه گذاری و فروش آن زمین ها و ساختمان هایی که بر روی آن ها ساخته شده ،قبل از بهره برداری از پروژه از جمله مواردی است که زمینه را برای پول های کثیف فراهم می کندکه متأسفانه نه اهتمام جدی برای جلو گیری از آن ها وجود دارد و نه نظارت کافی البته صاحبنظران معتقدند که درصد درآمد ناشی از پول کثیف در ایران به نسبت آمریکا و اروپا بسیار کم است .اما در هر صورت با توجه به اعتقادات مان و با در نظر گرفتن تبعات آن ،هر قدر هم که باشد، باز هم زیاد است .
یکی از موارد مصرف پول های کثیف در انتخابات ،از جمله انتخابات مجلس است. یکی از اصطلاحاتی که در این حوزه استفاده می شود ،واژه ی «تجارت نفوذ» است و در واقع منظور این است که عده ای خرج می کنند و فردی که کاندیدای مجلس است را به نوعی پیش خرید کنند و بعدها پس از موفقیت توقع دارند که همه بدهی او را یا بیشتر از آن را به نوعی برایش جبران کند که این کار موجب فساد است .
متأسفانه به دلیل دنیا دوستی و تمایلات برخی از سیاستمداران به رفاه طلبی ،مشاهده پیوند نامشروع سیاست سیاست بازی و سرمایه هایی که با منشاء نامعلوم بدست آمده اند، می باشیم. برخی از کاندیداها برای پیروزی در انتخابات و انجام تبلیغات بی رویه دست به دامن افرادی می شوند که پول های سیاه و کثیف به دست آورده اند و بدین وسیله فساد را در مجاری تصمیم گیری و تصمیم سازی نفوذ می دهند .
امروزه یکی از انگیزه های برخی افراد این است که به هر قیمتی به قدرت برسند و راه رسیدن به قدرت سیاسی را هم فقط با کمک پول می دانند و براستی این سوال مطرح است که این قدرت چه منفعتی برای آن ها دارد و چه می خواهند؟
آیا چنین فردی به درد مردم می خورد ؟! آیا کسی که از هر وسیله برای رسیدن به هدف استفاده می کند که این مخالف شرعت و طریقت است، کارش با خیر و برکت خواهد بود؟ و براستی در جایی که پول در کشور حرف اول را بزند ،آیا مشروعیت نمادی چون مجلس که خانه ی مردم است زیر سوال نخواهد رفت؟
چرا مردم ما از کاندیدایی با چنین منشی و رفتاری، نمی پرسند که این پول تبلیغات یا وعده هایی را که می دهی از کجا آورده ای؟ و چرا باید یک صاحب سرمایه به تو این همه کمک کند و یا چرا برخی از این اشخاص پول های گزافی را به روزنامه هایی می دهند تا کاندیدای دیگر را تخریب کنند و از آن راه به تقویت کاندیدای مورد نظر خودشان بپردازند ؟
آیا این نماینده بیشتر به درد مردم می خورد یا باید در خدمت کسی باشد که وامدار اوست ؟
اثرات این پول کثیف موجب می گردد که عدالت در تبلیغ کاندیداها زیر سوال رود ،آرای مردم خریده شود ،قدرت انتخاب درست از مردم سلب گردد ،بی اعتمادی به افراد در نظام عمیق تر شود ،مردم نسبت به سرنوشت شان بی تفاوت گردند ،افراد شایسته به دلیل عدم تاب آوری در مقابل هزینه های گزاف و سرسام آور وارد این عرصه نگردند در نتیجه مجلس به جای اینکه عصاره ملت و مملو از افراد اصلح و صالح باشد، از فاسدانی که بر اریکه قدرت تکیه زده اند که دامنه ی فساد آنها به انتخاب کابینه دولت هم خواهد کشید، پر شود. از سویی به دلیل کمرنگ شدن نقش نظارتی شان به دلیل وام داری به حمایت مسئولینی که از نفوذ صاحبان سرمایه با پول های کثیف برای آنها بهره گرفته اند، فساد تا پائین ترین بخش های جامعه نفوذ کند و دیگر نتوان کاری کرد. برای کاهش این معضل ابتدا باید خلاء های قانونی برای مبارزه با فساد پر شود و بعد هم باید دستگاه های نظارتی در اجرای قوانین مربوطه هیچگونه مسامحه و کوتاهی نداشته باشند .
از همه مهم تر رشد فکری ماست که با آگاهی و مطالبه گری در انتخاب خود دقت کنیم و راه ورود افراد ناشایست به مراکز قدرت را سد نماییم.
به امید آن روز و به حول قوه الهی