اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه می گوید: شورای ائتلاف، شورای وحدت، جبهه پایداری و دیگران در انتخابات اسفندماه به فهرست واحد نمی رسند.
جواد مرشدی:«اصولگرایان با یک فهرست وارد انتخابات مجلس نمی شوند.» این نکته اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه با توجه به حال و هوای جلسات این روزهای اصولگرایان مطرح می کند و حتی اعتقاد دارد که سرفهرست ها هم شخصیت محور نیست و قرار نیست یک سرفهرست وجود داشته باشد.
او در گفتگویی که با خبرگزاری خبرآنلاین در دفتر حزب موتلفه داشت، عملکرد مجلس فعلی را قابل قبول نمی داند و با اینکه اصرار دارد نباید ریاست قالیباف بر مجلس را پادگانی ارزیابی کرد این را می گوید که رضایت از ریاست قالیباف بر مجلس محسوس نیست .
بادامچیان که احتمال سهم خواهی برخی اصولگرایان در لحظه آخر را بعید نمی داند، وقتی صحبت به اصلاح طلبان می رسد آنها را طرد شده و مردود می داند.
این چهره سیاسی اصولگرا عملکرد دولت و مجلس درحوزه اقتصاد را قابل قبول نمی داند و تاکید بر تحول دارد.
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با دبیرکل حزب موتلفه در ادامه آمده است؛
*****
آقای بادامچیان! این روزها حال و هوای جلسات و نشستهای اصولگرایی را معطوف به یک لیست میبینید یا پیشبینی میکنید اصولگرایان با چند لیست وارد عرصه انتخابات شوند؟
در نزدیکی انتخابات بحث اصلی جلسات اعم از اصولگرا، غیراصولگرا، اصلاحطلب و همه گروهها بحث لیست است و در این مورد صحبت میکنند. در مورد اینکه ما به فهرست واحد برسیم، گفتنی است دو نوع فهرست واحد داده می شود. یکی زمانی که افراد با هم شورایی تشکیل دهند و جبههای مثل جبهه آبادگران ایران اسلامی یا جبهه اصلاحات، بر سر توافقی که روی اسامی دارند، به یک فهرست واحد مشترک میرسند.
قبلا این کار انجام می شد، مثلا در دوران مرحوم آقای مهدوی کنی و آقای عسگراولادی رحمت الله علیهما اینگونه عمل می شد اما الان دیگر این کار انجام نمی شود و بعید هم است که انجام شود؛ زیرا فرصتی تا انتخابات نمانده و طبعا اینکه تشکل ها دور هم بنشینند و بعد فهرست واحد بدهند، بعید است. لذا این نوع وحدت شورایی بین تشکلها و فهرست برخواسته از این وحدت شورایی میسر نیست.
ممکن است که ما به دو نوع فهرست برسیم؛ یک فهرست واحد؛ که همه تشکل ها افراد خودشان را مطرح کنند. مثلا ۱۰ تا تشکل هستند، ۳۰۰ نفر معین کنند و بعد همه سران تشکل ها با همه بنشینند از این ۳۰۰ نفر یک فهرست واحد ۳۰ نفره مشخص کنند. این لیست هم براساس شاخصها و ارزشها تعیین می شود، مساله ارجح و اصلح بودن و افضل بودن است یا اینکه نه، فهرستی براساس بدهبستان های سیاسی یا اصلا یک تفاهم و تعامل سیاسی بیرون بیاید که در همه جای دنیا مرسوم است. یک حزبی که اکثریت کامل را ندارد، طبعا با احزاب حتی کوچک تفاهم میکند تا اکثریت کرسی های مجلس را به دست بیاورد.
شورای ائتلاف، شورای وحدت و جبهه پایداری و دیگران به فهرست واحد نمی رسند
مثلا آقای حدادعادل اخیرا عنوان کردند به زودی لیست ۳۰ نفره شورای ائتلاف در تهران را معرفی می کنند یا شورای وحدت همینطور، یا آقای محصولی پاسخی مبهم درباره لیست مستقل یا مشترک پایداری دادند، با این شرایط فکر می کنید چقدر امید به لیست واحد وجود دارد؟
به فهرست واحدی که برخواسته از اینکه شورای ائتلاف، شورای وحدت، پایداری و دیگران دور هم بنشینند و بر روی آن توافق کنند، نخواهند رسید. اما هرکدام می توانند فهرست خودشان را بدهند و براساس شاخصها و آن معیارهایی که خودشان تنظیم میکنند، بگویند که این ۳۰ نفر لیست ما هستند و به آنها رأی بدهید.
یک نوع دیگر این است که ممکن است به یک فهرست واحد نسبی برسند، یعنی ۲۰ نفر را همه با هم تفاهم کنند و هر گروهی برای خودش ۱۰ نفر را بدهد. بنابراین این دو احتمال وجود دارد ولی احتمال اولیه که شوراها با هم بنشینند و یک لیست بدهند وجود ندارد.
در این انتخابات تکثر فهرست ها را داریم
برنامه شورای وحدت برای این دوره چیست؟ یعنی در چه شرایطی در ائتلاف قرار میگیرند و در چه شرایطی ….
شورای وحدت کوشید که همه با هم باشند و وحدت کنند؛ اما در این دوره از انتخابات این تحقق نیافت. مجموعه افرادی که آمدند، خودشان را با عناوین مختلف مطرح میکنند و این یک نوع تکثر است. من از چند ماه قبل هم که همه دوستان پرسیدند، گفتم ما در این دوره تکثر داریم. حالا تکثرمان یا به صورت آن وحدت نسبی است یا به صورت فهرستهای متعدد است که احتمالا با رقابتهای این دوره، رقابت گسترده می شود و به نظرم چند فهرستی خواهد بود.
در عالم سیاست هیچ چیزی ناممکن نیست حتی سهم خواهی
برخی اصولگراها احتمال سهمخواهی برخی چهرهها را مطرح میکنند. فکر میکنید این بار هم مثل انتخابات ۹۸ ممکن است لحظه آخر طیفی از اصولگرایان با سهم گرفتن به یک لیست واحد رضایت دهند؟
در عالم سیاست هیچ چیز ناممکن نیست؛ یعنی حتی سازشهای برخلاف اصولی که مجموعه به آن معتقد است، ممکن است رخ دهد، گاهی هم با عنوان اینکه مثلا دفع شر بیشتر با شر کمتر و این مصلحتاندیشیها را ممکن است شاهد باشیم. باید حوصله کرد، چند هفته بیشتر تا انتخابات نمانده است.
شما یک زمانی از عبارت «بچهشلوغکن» ها برای پایداریها استفاده میکردید. فکر می کنید جریان اصولگرا چقدر این روزها از جانب بچهشلوغهایی که حالا تعدادشان هم ظاهرا در این مجلس بیشتر شده، در معرض تشتت و چنددستگی قرار بگیرند؟
آن عبارت را یادم نیست، اما اگر گفتهام خب حالا یک مقدار شلوغ کرده باشند هم الان بچه ها بزرگ شدند و چون بزرگ شدند دیگر این اصطلاح را به کار نمیبریم.
و الان فکر نمی کنید مجددا بخواهد یک اتفاق این چنینی بیافتد؟
بله، اختلاف و بحث در مسئله انتخابات همیشه بوده است. ممکن است یک گروهی با هم تا یک روز مانده به انتخابات به تفاهم رسیده باشند و آن روز آخر تفاهم بهم بخورد. در عالم سیاست یک امر تثبیت شده قطعی هیچ وقت وجود ندارد. همیشه منافع و مصالح و فضاها و نوع توافقها و تفاهمها بر آن حاکم است.
رضایت خاطر از ریاست قالیباف بر مجلس محسوس نیست
برخی ریاست آقای قالیباف را پادگانی میدانند. فکر میکنید قالیباف در جایگاه ریاست مجلس اصلا موفق بود؟
من از این عبارت ها خوشم نمیآید و عبارت «پادگانی» هم به کار نمیبرم. هر دوره مجلس یک رئیس داشته و رئیس هم منتخب نمایندگان ملت است. نمایندگان ملت هم در این ۱۱ دوره همه با رای آزاد مردم رای آوردند. ممکن است یک کسی بگوید محدودیتها و ردصلاحیتها موجب شده که خب حالا آن رای کامل را نداشته باشند ولی بالاخره انتخابات آزاد است و در این ۱۱ دوره همه تیپ نماینده در مجلس بوده اند. یک زمانی هم به دروغ گفتند که مینویسند فلانی می خوانند ناطق و معلوم شد نخیر، همان فلانی را محاسبه کردند و نظام هم همان را انجام داد.
طبیعتا اداره یک مجلس ۲۹۰ نفره آن هم در یک کشوری مثل ایران یک کار ساده ای نیست. بله؛ در بعضی از کشورها همه حزبی هستند مثل کشورهای کمونیستی یا کشورهای سرمایهداری. خب اینها دو حزبی و سه حزبی هستند. با هم هستند. اما در ایران هم نماینده حزبی هست، هم غیرحزبی و هم جمعی و هم منفرد.
همه جوره نماینده در مجلس است. خب اینها کسی را انتخاب میکنند که رئیسشان باشد. هر کدامشان هم نسبت به او این بحث را دارند، چند بار هم میگویند و در هر دورهای تکرار میشود توسط یک نفر که آقای رئیس! شما هم یک نماینده مثل ما هستی. صبح هم رای ندهیم، تو دیگر رئیس نیستی. ولی در طول این مدت بالاخره رؤسا سعی میکنند خودشان را مقبول نشان بدهند و کار کنند. من واقعا فکر میکنم آقای قالیباف یک مدیر لایق بود در نیروی انتظامی که بود.
در کارهای اجرایی خوب بودند و ..
بسیار خوب بودند و همه هم این را قبول دارند. در مجلس اما آن رضایتخاطر چه در درون مجلس و چه در بیرون مجلس از ایشان محسوس نیست. اما در مورد اینکه آقای قالیباف زحمت کشیده و یکی از رؤسای ۴ سال قوهمقننه است و باید مورد احترام باشد حرفی نیست.
برخی می گویند نمیتوان به کارنامه ایشان نمره قابل قبول داد.
خب این نظر شماست و این موضوع نسبی است، در چه شرایطی ایشان این نمره را میگیرد؟ فرق میکند از این بابت که مجلس در شرایط ویژه باشد یا عادی. من معتقد هستم که بهتر است الان هم که پایان دوره است بیشتر نگاه مثبت داشته باشیم تا نگاه منفی.
اصلاح طلبان طرد و مردود شده اند
شرایط اصلاحطلبها و اعتدالیون را در این انتخابات چطور میبینید؟ با توجه به اینکه کاندیدای شاخصی ندارند فکر میکنید رقابتی بین راست و چپ و اعتدال شکل میگیرد یا رقابت اصلی فقط بین طیف اصولگرایان خواهد بود؟
در جریان اصلاحطلب برخی احزاب شان شرکت میکنند و بخشهایی هم تحریم میکنند. آنها هم مجموعهای از مردم همین مملکت هستند و زمانهایی هم توانستند به مردم وعدهها و وعیدهایی بدهند. به تدریج مشخص شد که آن چیزی که میگویند نیستند و به تدریج هم اصلاحطلبها رو به افول رفتند. حتی در مجلس سوم که هنوز این حرفها خیلی نبود، اینها نتوانستند موفق باشند، به گونهای که بعدش مجلس چهارم کاملا عکس اینها شد.
یا در مجلس ششم اینها طوری عمل کردند که عملکردشان موردپذیرش مردم اصلا قرار نگرفت. حالا بعضیوقتها نسبی و بعضیوقتها قبول میشوند. اما اینها به کل طرد و مردود شدند. در این سالها هم دو دولتی که داشتند چه در دوم خردادیها نتوانستند پیش ببرند و چه در دولت اعتدالی که نتوانستند.
دوم خرداد هیچ خوب نبود. چرا من بگویم؟ روزنامه شرق امسال خاطرات آقای هاشمی که در سال ۱۳۷۹-۸۰ را منتشر کرده بود و خودش نوشته بود. این آخرین دور اول آقای خاتمی است. نگاه کنید از عبدالله نوری بهش اعتراض دارد تا بقیه.
اصلاحطلبان رد شدند، چه کنیم؟
ولی در همان دوران مثلا در مباحث دیپلماتیک بحث گفتگوی تمدنها پیش آمد، یا اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران برگزار شد، روابط منطقه خوب بود، رفت و آمدهای دیپلماتیک به ایران زیاد بود و …
گفتگو یک آبنبات بود که گذاشتند دهن آقای خاتمی. نه اینکه من صددرصد منفی ببینم، هیچکدام از دولتهای ۴۵ سال را من منفی نمی بینم. هر دولتی سرکار آمده خواسته کار کند با. نخواسته کار نکند و از طرف مردم رد شود. ولی اصلاحطلبان رد شدند چه کنیم؟
من در این ۱۲نامهای که برای مدیرمسئول روزنامه شرق نوشتم، ۱۱ نامهاش را مدیرمسئول محترم روزنامه شرق همراه با پاسخ خودشان را چاپ کردند. خیلی چیز خوبی بود، با ادب و احترام حرفهامان را زدیم و بحثهایمان را کردیم. هیچ میدانید که اصلاحطلبان تا به الان اصلاحات را تعریف علمی و سیاسی نکردند؟ چون تعریفی ندارند. بگویید شما چه میخواستید؟ به چه رسیدید؟ و به کجا رسیدید؟ و چه میخواهید؟
همیشه در حال یک حالت ادعایی؟ زمانی من از آقای خاتمی پرسیدم که جامعه مدنی در ایران چیست که شما میگویید؟ این جامعه مدنی همان جامعه مدنی قبلی است که در لغتنامه ما است؟ نشر قطره آمده از ۲۲ نفر مصاحبه گرفته، کتابش را دارم. ۲ نفر از ماست یکی من و آقای محمدجواد لاریجانی، باقی همه از آن تیپهای دیگر.
من از همان اول نوشتم جامعه مدنی را تعریف کنید؟ آخر هم نتوانستند. آقای خاتمی آمد گفت مقصود من از جامعه مدنی، جامعه مدنی سرچشمهگرفته از مدینهالرسول است. به ایشان در همین کتاب حمله کردند، همین دوستان اصلاحطلب. که مدینهالرسول مال هزار و خوردهای سال قبل بوده، الان جامعه مدنی یعنی جامعه غیردینی. جامعه مدنی برای چه جامعه غیردینی باشد؟ جامعه مدنی یعنی جامعهای مدرن و با تمدن. چه ربطی به بیدین و بادین بودن دارد؟ من اینجا برای آقای مدیرمسئول شرق هم نوشتم شما یکبار تعریف کنید؟ آخرش نتوانستند. بالاخره من نوشتم که من تعریف میکنم، اگر تعریف من غلط است تصحیح بفرمایید. اصلاحات به این معنا واژهای است، اصلش حرف خوبی است اما از زمان آقای میرزاصالح شیرازی فراماسونر دوران فتحعلیشاه به بعد، هر استعمارگر و فراماسونر و گروه غربزده و غربگرایی هرکاری خواسته کند اسمش را گذاشته اصلاحات.
آقای فتحعلی آخوندزاده ضداسلام و ضدخدا که کمونیست است میگوید اصلاحات، رضا شاه هم میگوید اصلاحات، محمدرضا شاه میگفت اصلاحات ارضی و ۱۹ ماده اصلاحات، شما هم میگویید اصلاحات. خب پس یک اصطلاح داریم که گرچه واژهاش فارسی است، اما مفهوم و بازتاب و پیامدش همه غربزدگی است و همهچیز غربیها است، هیچ با فرهنگ ایران و اسلام هماهنگی ندارد.
گفتم یک اصلاحات هم داریم که از دوم خرداد شروع شده، این اصلاحات وارداتی نیست و داخلی است. اینها هم به تبعیت آنها، اما همین اصلاحات داخل ایران غربزده است. مرحوم آقای جلال آل احمد در کتاب غربزدگی میگوید: غربزدگی یعنی سیستم گندم میکروب کشنده است، ظاهرش گندم است باطنش کشنده است.
خب شما بیایید بگویید نه این غلط است و ما غربزده نیستیم و اصلاحات برخاسته از متن اسلام پیامبر و از متن خط امام خمینی است. اثبات کنید ما از خدا میخواهیم. شما که اصلاحات بر این نظام جمهوری اسلامی را هم نمیخواهید. چون تعریفش نمیکنید.
بعد به قول خودتان به شکل اپوزیسیون درآمدید. این دوره هم ببینید روزنامههای اصلاحطلب هرچیزی می نویسند منفی است. به قول حافظ شیرازی: عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند؟
ببینید واقعیت این است که هنوز اصلاحات تعریفشده نیست و چون خودشان نمیدانند چه میخواهند؟ و چون جریانشان نمیداند چه باید بگوید؟ و چون هیچ حرفی برای گفتن ندارند. اینها الان حرف دارند؟ درباره مشکلات اقتصادی چه حرفی دارند؟ بروید با آمریکا و اسرائیل بسازید مشکل حل میشود. بروید برجام را قبول کنید.
دولتها دوست دارند مجلس همراهشان باشد
دوم اینکه معلوم شده که اینهایی که رفتند برجام امضا کردند، نظام میدان داد و مقام رهبری هم مشکلی نداشتند و تأیید هم داشتند و هیچوقت با آقای ظریف و تیمش برخورد نکردیم. اما این مسأله برجام هم تهش آقای ترامپ بیرون رفت. خب چه شد؟ پس بنابراین نه اصلاحطلبی خیلی جایی در بین ملت ما دارد و نه اصلاحطلب اعتدالی و نه میانهروهای غربگرا. جایی در ایران دارند.
برخی معتقد هستند که دولت دوست دارد کاندیداهای مورد وثوق خودش را وارد مجلس کند. این ادعا تا چه حد صحت دارد؟
این یک خواسته است اما تحقق اش چقدر است؟ دولت آقای بنیصدر به دنبال این بود که مجلس اول را بگیرد. من خودم طرف صحبت با آنها بودم و شبانهروز با هم بحث کردیم، با اسلامی و تقیزاده در جامعه روحانیت که خاطراتم را جدا نوشتم.
دولتهای دیگر هم همینطور است، همه علاقهمند هستند که مجلس همراهشان باشد. حالا این به دو بخش است: یک بخش به خاطر این است که کسی بگوید اینها میخواهند سلطه قدرتطلبی را به دست بیاورند که در ایران خیلی نیست. چون معتقد هستند آنچه که در ذهن خودشان است را اجرا کنند، از آقای هاشمی، آقای رجایی، آقای خاتمی، آقای احمدینژاد، آقای روحانی همگی می خواستند سیاست خودشان را اجرا کنند.
دولت ها مایل هستند مجلس با آنها هماهنگ باشد. مصلحت نظام هم این نیست که مجلس و دولت با هم اختلاف داشته باشند. لذا مقام معظم رهبری حتی در مواردی در دولت احمدی نژاد نمایندگان مجلس که اکثریت آقای احمدینژاد را قبول نداشتند و حتما استیضاحش می کردند بخاطر توصیه آقا همراهی می کردند.
آقا میفرمودند مردم که رأی دادند، رأی مردم برای ۴ سال است و تا چهار سال باید حکومتش را بکند و مراقبش هم هستند، نه اینکه نباشند. بنابراین اینکه دولتها این را بخواهند، همه دولتها این را میخواهند. اما آیا میسر میشود؟ نه.
برای اینکه بنیصدر دیدیم نشد. تیپ مجلس آقای خاتمی بعد از اینکه رفت، مجلس هفتم آنطور شد. آقای احمدینژاد و… در همین دوران آقای خاتمی مجلس هفتم شکل گرفته، یعنی درست مخالف آنکه او میخواسته است. در دوره آقای احمدینژاد هم همینطور.
شریان و پایداری فهرست خودشان را می دهند
این دولت با توجه به اینکه پایداریها و شریان را دارد. کاندیداهای مورد وثوق خودش را در قالب شریان و پایداری میتواند وارد مجلس کند؟
آنها که ابزار دولت نیستند. طرفدار دولتند ولی ابزار نیستند، مستقل هستند. خودشان فهرستهای خودشان را میدهند.
در این انتخابات سرفهرست نداریم زیرا…
اینکه اسم آقای قالیباف و آقاتهرانی و آقای باهنر را به عنوان سرلیست مطرح است…
– چرا لیست؟ فارسی را پاس بدارید و بگویید سرفهرست. در این دوره اصلا مجموعههایی که دارند کار میکنند سرفهرست ندارند. چون سرفهرستشان آن گستره را ندارد که بتواند اداره کند و به همین علت احتمالا چهرههای گوناگون در فهرستهای گوناگون حضور دارند. حالا بعضیهایشان همه با هم سرفهرست هستند مثل ما.
فکر میکنید اینها به اختلافاتی هم برسند؟
بستگی دارد به اینکه فهرستهایشان را چطور تنظیم کنند و اوضاع چطور پیش برود. بله احتمالا یک فهرست واحد درنمیآید.
نوبخت مرد خیلی خوبی است
به نظر شما از این چهرههایی که فرمودید که اسمشان را نبریم، شاخص و بهترینشان کدام است؟
همهشان خوب هستند. همه مردم این سرزمین هستند. شما فکر میکنید آقای نوبخت بد است؟ نه ایشان هم مرد خیلی خوبی است.
به عنوان سرلیست لیست اصولگرایان.
عرض میکنم من سرفهرست را بیشتر شخصیتزدگی مییابم.
شما اخیرا به اختلاف بین آقای محصولی و آقاتهرانی…
نمیخواهم به اختلافات اشاره کنم. آن یک بحثی، خبرنگاری اضافه کرده بود و نوشته بود.
اکثریت نمایندگان مجلس فعلی رأی نمی آورند
آیا مجلس فعلی در حد انتظارات اصولگرایان ظاهر شد؟
نه، نبود. به همین علت است که به احتمال قوی اکثر اینهایی که در این مجلس هستند رأی نمیآوند.
و چشم اسفندیار این مجلس از نگاه شما چیست؟
اقتصاد.
و راهکار شما؟
راهکار برای این قضایا، یک تحول است. یعنی اینکه رهبری عظیم انقلاب اینقدر هوشمند بحث تحول را مطرح کردند. تحول در انقلاب نیست، انقلاب در انقلاب که نمیکنند. تحول یعنی از این حالت به حالت دیگر. تحول غیر از اصلاح است، غیر از ترمیم و تغییر است.
تحول یعنی حال عوض شدن و یک حالت دیگری اصلا پیدا میکند. بنابراین الان نظام ما در مرحله گام دوم قرار دارد. بعد از ۴۰ و خردهای سال که زیربناهایش را ساخته، مبانی اقتصادیاش را محکم کرده و یک دلار عقبافتادگی خارجی ندارد. واردات و صادراتش در حد ۵۰میلیارد دلار با هم تطبیق دارد. حضورش در بریکس و شانگهای و… را میبینید. این دولت را میبینید با حفظ ارزشهایش حتی با عربستان هم تعامل برقرار میکند.
اینطور نیست که بخواهد برخورد کند. طبعا آنها هرکدام یک مشکلاتی دارند که آن چیزی را که خودشان میخواهند نمیتوانند بگویند و یک مقدار تحتتأثیر خارج از خودشان هستند. پس بنابراین ملاحظه میکنید که ما بعد از ۴۰ و خردهای سال که حالا نیروی ماهر و تحصیلکرده داریم؛ سال ۵۷ چقدر دانشجو داشتیم؟ ۲۰۰ هزار نفر. الان چقدر داریم؟ بالای ۲۰میلیون نفر تحصیلکرده دارای مدارج عالیه و دکترا و مهندسی و آیتالله داریم.
تجربه آموختیم ۴۰ و خردهای سال، ۸ سال جنگ، با این قدرت و اقتدار و پختگی، در همین موضوع غزه ببینید تهران چقدر پخته عمل کرده؟ و آمریکا چقدر احمقانه عمل کرده است که آمده خودش را با یمن رودررو کرده و حالا با ائتلاف اتحادیه اروپا جلوی یمن را بگیرد. بابا یمن که قدرت نیست. شما ملاحظه میفرمایید که با این وضع و اقتدار و موقعیت، با اینکه وعده دادیم حقوق اینقدر اضافه، اینقدر کم، اینقدر بازنشسته و… علاجکننده نیست.
- نصیبه جانی پور
- کد خبر 29026
- 426 بازدید
- بدون نظر
- پرینت