یادداشت ؛ مجتبی لشکر بلوکی
میخواهید مطمئن شوید که کتاب را فهمیده اید؟ یک تست پیش روی شما می گذارم و آن اینکه آیا می توانید آن را به زبانی ساده برای عمه ۷۰ ساله تان یا بچه ۷ ساله تان بیان کنید؟ من این تکنیک را سر کارگاه های آموزشی ام استفاده می کنم و بسیار چالش برانگیز است.
کاشف خبر / به نقل از پایگاه خبری ترشیز خوان؛ همه ما تا به حال کلی کتاب خریده ایم و خوانده ایم (آن هایی که نخوانده ایم را کاری ندارم). کلی سخنرانی گوش داده ایم، کلی کلاس رفته ایم. کلی مطلب شنیده ایم و کلی کتاب صوتی گوش کرده ایم. اما بسیاری از آن ها را فراموش کرده ایم. یعنی ظاهرا رابطه ای بین وقت گذاشتن برای مطالعه و ذخیره دانش وجود ندارد. در یادداشت های قبلی (وقتی سگ پاولوف درون ما کتاب می خواند (https://t.me/Dr_Lashkarbolouki/171) و همچنین چرا مغز بعضی ها سولفاته می شود؟ (https://t.me/Dr_Lashkarbolouki/173)) ۱۰ تکنیک مطالعه را پیشنهاد کردم. این بار می خواهم ۵ تکنیک در مورد یادگیری عمیق معرفی کنم.
تجویز راهبردی
یک: اگر خاطرتان باشد یکی از موسسات کنکوری این را تبلیغ می کرد: به جای اینکه چند کتاب بخوانید، یک کتاب را چندین بار بخوانید. این حرف کاملا درست است. اگر کتابی خوب است، اصلا به هیچ وجه فکر نکنید که آن را با یک بار خواندن فهمیده اید. پس به جای اینکه تعداد زیادی کتاب بخوانید که هیچ کدامشان را یادتان نیست یک کتاب که آن را خوب و ارزشمند یافته اید را چندین بار بخوانید. فقط یک نکته مهم: کتاب هایی که می گذارید برای مطالعه مجدد را بلافاصله نخوانید، بلکه با فاصله بخوانید.
دو: از تکنیک عمه ۷۰ ساله یا بچه ۷ ساله استفاده کنید! میخواهید مطمئن شوید که کتاب را فهمیده اید؟ باشد یک تست پیش روی شما می گذارم و آن اینکه آیا می توانید آن را به زبانی ساده برای عمه ۷۰ ساله تان یا بچه ۷ ساله تان بیان کنید؟ من این تکنیک را سر کارگاه های آموزشی ام استفاده می کنم و بسیار چالش برانگیز است.
سه: ما فکر می کنیم کتاب را خوانده ایم و فهمیده ایم و بخاطر داریم تا اینکه …. ما معمولا فکر می کنیم که اگر کتابی را خواندیم و همان موقع هم فهمیدیم یعنی دیگر کار تمام است. اما زمان هایی پیش می آید که می خواهیم کتاب را برای فرد دیگری تعریف کنیم. جمله سوم به بعد دیگر به تته و پته می افتیم و از این جمله رهایی بخش و جادویی استفاده می کنیم: خیلی کتاب خوبیه خودت باید بخونی! و سپس نفس راحتی می کشیم و به خودمان می گوییم واقعا چرا هیچی یادم نیست! خودتان را تست کنید: آیا می توانید جانمایه کتاب را در عرض یک ربع برای خودتان یا دیگران تعریف کنید؟
چهار: کتاب را زندگی کنید. اهمیت کتاب خواندن در این است که به بهبود کیفیت زندگی یا تغییر رفتار ما منجر شود. پس سعی کنید، مفاهیمی را که فرا گرفته اید، در زندگی خودتان هم بکار بگیرید. تا میتوانید به مفاهیم فکر کنید و دنبال مصادیق آن در زندگی تان باشید. بگذارید مثالی بزنم کتابی خوانده اید در مورد مهارت های مذاکره، از همان اول صبح چک کنید ببینید چه تکنیکی از تکنیک های مذاکره را می توانید برای فرزندتان به کار بگیرید که حتما صبحانه بخورد یا کتابی خوانده اید در زمینه سواد رسانه ای، در طول روز رادیو که گوش می کنید یا یک کانال تلگرامی مطلبی می شنوید یا می خوانید که با این جمله شروع می شود: دانشمندان کشف کرده اند خوردن کره در ساعت ۱۲ ظهر باعث…. سریع از خودتان بپرسید آیا این همان جملات خبری علمیطور اما مبهم نیست؟ سریع بپرسید کدام دانشمندان؟ کدام پژوهش؟ چه سالی؟ نتایج آن در کدام نشریه علمی کجا منتشر شده؟ نمونه آماری چند نفر بوده است؟ (رجوع کنید به نوشته چگونه احمق نباشیم (https://t.me/Dr_Lashkarbolouki/99)). آنچه می خوانید را رها نکنید. ذهن تان را ورزش دهید.
پنج: فکر می کنم بیش از ۹۵٪ جامعه ما هنوز به یک چیز معتقد است؛ نان حرام سر سفره مان نبریم. از این جهت فرقی نمی کند که ما مذهبی باشیم یا غیرمذهبی. مطالعه باید برکت داشته باشد. خوشبختانه از سویی و متاسفانه از سویی دیگر، دسترسی ما به محتوا زیاد شده است و انبوهی از کتاب ها به صورت پی.دی.اف و فایل صوتی در دسترس ماست. مال حرام، حرام است فرقی نمی کند که نانی باشد که سر سفره می بریم یا پاراگرافی است که به حافظه مان می سپاریم. ورودی حرام، تاثیر منفی دارد، مواظب باشیم و مالکیت معنوی را رعایت کنیم. همانگونه که مال حرام برکت ندارد، آگاهی حرام هم نیز بی برکت است.
این نکته آخر را به تجربه دریافتم کسی هم نبود به ما تذکر بدهد و خیلی دیر فهمیدم. آنهایی که از من جوانترند جدی بگیرند. همین جا فرصت را غنیمت می شمارم و با اینکه معمول نیست در نوشته های آزاد و کوتاه تلگرامی رفرنس بدهیم بگویم در تنظیم این یادداشت ها از سایت جعبه ابزار ذهنی (+ (https://mindtoolbox.ir/)) سایت متمم (+ (https://motamem.org/)) سایت محمدرضا شعبانعلی و امین آرامش سود جسته ام یا الهام گرفته ام.
سخن پایانی: تا حالا به این فکر کرده اید که مطالعه و طلوع هم خانواده اند! و یک ریشه دارند؟ ما یک قرائت داریم یک مطالعت (مطالعه). بین این دو تفاوتی است که به آن فکر کنید!
نویسنده : دکتر مجتبی لشکربلوکی
- نصیبه جانی پور
- کد خبر 17800
- 59 بازدید
- بدون نظر
- پرینت